ME .. Bax .. Last .. Design
کاش میشد یکم بزرگ شیم.... یکم به خودمون بیایم...
کاش میشد به خاطر چیزای بی ارزش همو ناراحت نکنیم....
کاش میشد اصن غم تو دنیا نبود.... کاش میشد انقد خودمونو دست بالا نبینیم....
کاش میشد................................
اگه بخوام ادامه بدم تا صب باید بنویسم این کاشکیامو...
خسته شدم از بس گفتن و شنیدم و خندیدم و رد شدم...
دیگه نمیکشم.... مخم داره سوت میکشه ....
تو مخم ترافیک افکار راه افتاده میخوام داد بزنم هوار بزنم تا بلکه شاید دست از سرم بر دارن...
همیشه از بچگی رو پای خودم وایستادم غمامو ریختم تو خودم و گلوم زخمی شده تا بزرگ شدم بدون اینکه به هیچکی نیاز داشته باشم.... پس واسم مهم نیس که از این به بعدم کسی باشه یا نباشه، بود و نبودشون فرقی نداره....
گفتم میخوام یه زندگی جدید و شاد شروع کنم اما نمیشه یعنی همه چی دست به دست هم داده تا نشه ....
انگار کوک زندگیم ناکوک شده....
روزگارم سر ناسازگاری باهام برداشته و برعلیه من داره ساز میزنه و میرقصه
اماااا تو این چند سالی که خدا بهم عمر داده و قلیم هنوز داره میتپه فهمیدم که هیچ کسی دلسوز تر از خود آدم برا خودش نیست
این روزا تنها حسم بی حسی و بی تفاوتیه دیگه واسم مهم نیس چی میخواد پیش بیاد بذار هر چی میخواد شه بشه ....
آخ دلم هیچکی کنارت نیست ، سر کن با خودت
زیر و رو شو دنیا رو زیرو زبر کن با خودت
وقتی میبینی خودت داره کلافت می کنه
از خودت پاشو ، خودت باشو سفر کن با خودت
هر زمستون پیش از اینکه ریشه پابندت کنه
شاختو بردار و تمرین تبر کن با خودت
یا بساز و دونه دونه مرگ برگاتو ببین
یا بسوز و جنگلی رو شعله ور کن با خودت
سر بچرخونی مسیر روبه روتو باختی
از پل تردید با قلبت گذر کن باخودت
تنها موندی با خودت با دشمنت با دوستت
اخ دلم هیشکی کنارت نیست سر کن با خودت